میان تمام واژه ها با بار معنایی مثبت و یا منفی ، گروهی از واژه ها وجود دارند که شرطی اند ، به شرطی علت یک حس خوب در شخص هستند که به فعلیت برسند ، مثلاً " امید داشتن " به شرطی تداعی کننده ی حس های خوب و مثبت است که دست آخر با لب و لوچه ی آویزان برنگردی عقب تر از جای اول و به آن لحظه ی امید بستن ـت هزار بار لعنت بفرستی . یک فرد نا امید که از همان اول ِ اول قطع امید کرده حداقل یک قدم جلوتر از فرد امیدواری است که امیدش نا امید شده چـــون فرد نا امید یا با شرایط کنار آمده و آن را پذیرفته و یا راه حل دومی پیدا کرده است . فرد امیدوار ِ نا امید شده هم از یک جایی به بعد در زندگی حکمت خدایی و قسمت و تقدیر تسکین ـش نمی دهد که نمی دهد . با این تفاسیر " امید اشتن " همیشه هم خوب نیست ، گاهی راه حل در عمق نا امیدی مطلق است .